عوامل ایجاد انحصار چند جانبه در بیمه
عوامل ایجاد انحصار چند جانبه در بیمه
مدل های صنعت بیمه: مدل هایی که تاکنون ارائه شد مدت مدیدی در ادبیات نظری سازمان های صنعتی پذیرفته شده و در بسیاری منابع قابل کاربرد می باشند. این بخش معطوف به مدل هایی است که بیشتر به صنعت بیمه می پردازند. خواستگاه اصلی چنین مدل هایی، این است که کاهش قیمت ها (و نرخ شکنی) مطلوب نیست. زیرا سبد ریسک را به نحو زیان آوری تغییر می دهد. بنابراین، قیمت های بالاتر از قیمت های رقابتی می توانند قابل تداوم باشند. هرچند اثر عمده کاهش قیمت در مدل های فوق مشابه است، اما دلیل افزایش سبد ریسک می تواند متفاوت باشد.
انتخاب نامساعد : در مدل کلاسیک رانچایلد – استیگلیتز ریسک تنها بعد اطلاعات نامتقارن بین بیمه گر و مشتریان است. این وضعیت توسط دو نوع از مشتریان توصیف می شود: پرریسک و کم ریسک. در تعادل، بیمه گران دو قرارداد جداگانه، یکی برای مشتریان پرریسک و دیگری برای مشتریان کم ریسک پیشنهاد می دهند. هر چند ممکن است شرایط تعادلی به معنی واقعی وجود نداشته باشد (رک: قرارداد راتچایلد – استیگلیتز). مشتریان پرریسک هیچ انگیزه ای برای تقلید رفتار مشتریان کم ریسک ندارند، زیرا قراردادهای جداگانه در شرایط تعادلی به نحوی طراحی شده اند که مشتریان پرریسک بین قرارداد خود و قرارداد مشتریان کم ریسک بی تفاوت هستند. علاوه بر آن، قراردادهای تعادلی بر طبق الگوی رقابت قیمتی برتراند به علت رقابت بیمه گران، به سود صفر منجر می شود. بنابر این مدل اولیه راتچایلد – استیگلیتز نمی تواند سودآوری در بازار بیمه انحصار چند جانبه را توضیح دهد.
برخی از نویسندگان مانند اسمارت، ويلنيو و مبچ، این مدل را بسط داده و دومین بعد اطلاعات نامتقارن را که در آن مشتریان از ثروت زیاد و ثروت کم برخوردارند (یا به ترتیب با ریسک گریزی كم و ریسک گریزی زیاد) به مدل اضافه کردند. اگر میزان ریسک گریزی یک فرد به ثروت وی بستگی داشته باشد، در آن صورت تقاضای فرد برای بيمه نه تنها تحت تأثیر میزان ریسک می باشد، بلکه تحت تأثير ثروت وی نیز می باشد. در این شرایط، تعادل به گونه ای ایجاد می شود که بیمه گر سود به دست می آورد، حتی اگر الگوی رقابتی برتراند وجود داشته و ورود به بازار نیز بدون هزینه باشد. ساز و کاری که در ورای این نتیجه وجود دارد آن است که نرخ شکنی در یک بازار سودآور منجر به زیان می شود، بدین دلیل که حق بیمه کمتر الزام مشتریان سودآور را از رقیبان جذب نخواهد کرد، بلکه مشتریان پرریسک نیز که زیان آور بوده جذب بیمه گر نرخ شکن خواهد نمود.
رقابت در شرایط وجود مخاطره اخلاقی : بناردو و چیاپوری عنوان می کنند که وجود مخاطر اخلاقی می تواند دلیلی برای آن باشد که حتی در شرایط رقابت قیمتی، بیمه گران سود مثبت پایدار کسب می کنند. این موضوع این گونه بسط می یابد که در شرايط مخاطره اخلاقی، قراردادهای بیمه باید یک کاستنی (یک نرخ بیمه مشترک داشته باشند، زیرا در غیر این صورت بیمه گذاران هیچ تلاشی برای جلوگیری از وقوع خسارت (یا کاهش آن نخواهند کرد. از سوی دیگر اگر اهمالی در مراقبت از موضوع بیمه صورت گیرد، بیمه گران قادر نیستند در صورت وقوع، خسارتی بیش از سقف تعهدات خود پرداخت کنند. راه دیگری که بیمه گر می تواند بدون کاهش سود اقدام به رقابت کند، کاهش حق بيمه تعیین شده برای قراردادها است. بناردو و چیاپوری نشان میدهند که اگر هزینه های نهایی تلاش در هر سطحی از ثروت فرد افزایش یابد کاهش در حق بیمه حتی ممکن است منجر به کاهش در میزان تلاش بیمه گذار شود در نتیجه زیان مورد انتظار را افزایش دهد. در چنین شرایطی، اگر هر تغییری در شرایط بیمه نامه، نماینده بیمه گذار را مجاب به تلاش کمتر بیمه گر نماید، می تواند سود مثبت کسب کند.
رقابت میان صندوق بیمه مشترک و شرکت های بیمه استاندارد: فاگارت و همکاران تقابل بازاری بین شرکتهای بیمه استاندارد و صندوق بیمه مشترک را بررسی نموده اند. در صندوق بیمه مشترک، بیمه گذاران خود نیز صاحبان سهام شرکت بیمه می باشند. حق بيمه دریافتی آنان به نحوی است که خسارت های حاصله را پوشش دهد، این امر خود باعث می شود که صندوق بیمه مشترک همواره سودی پر ابر صفر داشته باشد. آنها نشان می دهند که برای صندوق بیمه مشترک، سهامداران تمایل به داشتن اعضای بیشتری دارند. این موضوع در مورد بیمه گران استاندارد که سهامداران خاص خود را دارد صادق نمی باشد. در این جا اثر شبکه ای ممکن است مثبت یا منفی باشد که بستگی به مقدار سرمایه دارد. زیرا در صورت ورشکستگی، سرمایه باقیمانده در میان بیمه گذاران بیشتری تقسیم شده و اگر تعداد اعضاء زیاد باشند، میزان سهم کمتری به هر عضو می رسد.
در این حالت نیز سودآوری انحصار چند جانبه می تواند تداوم یابد. اگر یک بیمه گر استاندارد بخواهد با نرخ شکنی، رقیبان خود را از صحنه خارج کند، نمی تواند مشتریان بیشتری جذب نماید، زیرا بخشی از بیمه گذاران مالکان شرکت های بیمه دو طرفه بوده و خود در منافع گران فروشی بیمه نامه ها سهیم هستند.
هرچند که بیمه گر هم اکنون از رقبای خود ارزان تر می فروشد، اما ممکن است گرایش به این بیمه گر برای بیمه گذاران جذاب نباشد، زیرا این موضوع چنانچه منجر به افزایش تعداد بیمه گذاران شود. و همان طور که در بالا توضیح داده شد. این وضعیت برای بیمه گران مطلوب نخواهد بود.
بیمه گران ریسک گریز: پولبورن یک مدل بیمه را در راستای تحلیل وامباچ بسط می دهد. در این مدل، او دو بیمه گر ریسک گریز را مشابه با مدل رقابتی برتراند، در نظر می گیرد. در شرایط تعادل، هر دو بیمه گر قیمت را بالاتر از هزینه های نهایی تعیین می کنند و از سود مثبت بهره مند می شوند. زیرا نرخ شکنی و خارج نمودن رقیب از بازار به معنای پذیرش ریسک کل بازار است. بنابر این بیمه گران مواجه با تعادل بین ریسک- سود هستند که دقیقا در موقعیت تعادلی به توازن می رسد. در این جا فرضیه کلیدی آن است که آیا بیمه گران ریسک گریزند یا خیر. معمولا این گونه بحث می شود که سهامداران ریسک گریز ارزش بازار خود را حداکثر می کنند و نگران ریسک خود نیستند. زیرا این سهامداران ریسک گریز می توانند سبد دارایی خود را متنوع نمایند و از این طریق ریسک را کاهش دهند.