بیمه توقف تولید
بیمه توقف تولید
معمولا در متن قراردادهای بیمه واحدهای بزرگ در کشورهای صنعتی، سه بخش جداگانه ملاحظه می شود که عبارتند از :
1- خسارت های وارد به دارایی های بیمه گذار .
۲- مسئولیت در مقابل اشخاص ثالث.
۳– خسارت ناشی از توقف تولید
بعضی از صاحب نظران بیمه توقف تولید را نوعی از بیمه عدم النفع تلقی می کنند و در عین حال پرداخت خسارت بابت منافع از دست رفته را معقول نمی دانند. این گروه معتقدند که خسارت های مربوط به مواد اولیه در کارخانه ها و یا موجودی کالاهای یک انبار و یا فروشگاه بایستی براساس قیمت خرید آنها پرداخت شود، نه بر مبنای ارزش روز آنها. بدیهی است با چنین روشی بیمه گذار به پوشش کافی که خسارات واقعی او را جبران کند، دست نخواهد یافت. به هر حال، در این جا بيمه مورد بحث، بیمه توقف تولید است که ممکن است پوشش عدم النفع نیز جزیی از آن باشد.
در بیمه نامه های ساده از نوع اول، بیمه گر متعهد می شود که تقلیل ارزش حاصل در دارایی ها را پس از وقوع حوادث بیمه شده جبران کند. به عبارت دیگر وضعیت مالی بیمه گذار به همان صورت قبل از حادثه درآید. حوادث مشمول بیمه که معمولا با عنوان بیمه آتش سوزی تحت پوشش قرار می گیرند، عبارتند از : آتش سوزی، انفجار، صاعقه، سیل، زلزله، طوفان، سقوط هواپیما و بعضی حوادث دیگر. در بعضی از بیمه نامه ها خسارت های ناشی از شکست ماشین نیز تحت پوشش قرار می گیرد. با استفاده از این بیمه نامه ها بیمه گذاران می توانند مال بیمه شده خود مثل خانه، اتومبیل، مال التجاره و نظایر آنها را جبران نمایند. می توان گفت در صورتی که مبلغ بیمه کافی باشد و فرانشیز اعمال نشود، بعد از حادثه بیمه گذار از لحاظ موقعیت مالی کاملا به حالت اولیه باز می گردد. ولی اگر موضوع بیمه یک مؤسسه تولیدی باشد، پرداخت مبلغی معادل ارزش اموال از دست رفته زیان واقعی بیمه گذار را جبران نمی کند. زیرا بیمه گذار در مدت زمانی کوتاه یا طولانی، تمام یا قسمتی از تولید خود را از دست میدهد و در این مدت نه تنها از سود متعارف فعایت خود محروم می شود، بلکه هزینه های گوناگون تولید از جمله دستمزد کارگران و کارمندان، هزینه های آب، برق، گاز، تلفن، کرایه انبار و محل کار، استهلاک ماشین آلات و ابزار کار و بهره تسهیلات اعتباری را متحمل می شود. این هزینه ها در پاره ای موارد به همان میزان زمان فعالیت عادی و گاهی نیز کمتر از آن است ولی به هر حال، جمع آن ارقام سنگینی را تشکیل می دهد و ممكن است به حد خارج از تحمل بیمه گذار برسد. به این معنی که دیگر قادر به ارائه فعالیت خود نشود. در مواردی نیز تعطیل موقت تولید موجب از دست دادن مشتری می شود. زیرا ممکن است بعضی مشتریان به رقیب های بیمه گذار مراجعه کنند و یا مصرف کنندگان، کالای جانشینی را انتخاب نمایند. در بعضی قراردادهای فروش، تولیدکنندگان ملزم به پرداخت جریمه در صورت تأخیر و یا خودداری از تحویل کالای مورد معامله هستند. در مورد واحدهای تولیدی کوچک، اهمیت مسأله کاملا محسوس نیست و توقف و یا تعطیل یک یا چند واحد تولیدی کوچک از لحاظ وضعیت بازار و اقتصاد کشور بی اهمیت است. ولی در مورد واحدهای صنعتی بزرگ به خصوص اگر محصول کارخانه مواد مصرفی ضروری و عمده جامعه باشد، اهمیت مطلب بسیار و نگرانی حاصل از آن شدید است. مثلا توقف تولید در کارخانه های بزرگ داروسازی، خودروسازی، پالایشگاه، پتروشیمی و نظایر آنها می تواند مشکلات عمده ای در سطح کلان اقتصادی کشور به وجود آورد. مسأله مهم تر این که بسیاری از واحدهای بزرگ تولیدی به صورت شرکت سهامی عام اداره می شوند و دارایی های آن متعلق به هزارها و دهها هزار سهام دار است. توقف تولید موجب زیان شرکت و تنزل سهام آن در بورس می شود و موجب نارضایتی سهامداران و حتی نگرانی مسئولین و فعالین در بورس اوراق بهادار خواهد شد. گاهی بر اثر حادثه بخش کوچکی از تأسیسات کارخانه – که ممکن است ارزش آن فقط پنج درصد ارزش کل دارایی باشد- آسیب می بیند. ولی از کار افتادن همین بخش کوچک ممکن است تولید کارخانه را به طور کلی متوقف سازد و یا آن را به میزان محسوس کاهش دهد. زبان حاصل از توقف تولید می تواند چندین برابر ارزش تأسیساتی باشد که صدمه دیده است. برای مثال اتاق رنگ در یک کارخانه خودروسازی کمتر از یک درصد سایر تأسیسات ارزش دارد، اما از کار افتادن اتاق رنگ موجب توقف تولید تا زمان تعمیر آن و یا احداث یک اتاق رنگ دیگر می شود. مثال ساده دیگر این که، سوختن دستگاه های مربوط به بسته بندی داروها که ارزش چندانی ندارد، مانع از عرضه دارو به بازار خواهد شد و زیان سنگینی را به بار می آورد.
در مؤسساتی که مدیریت آنها به عهده مالكين و سهامداران عمده است، تصمیم گیری درباره بیمه اموال مؤسسه در اختیار مدیران است. اگر مؤسسهای فاقد پوشش بیمه ای باشد و دست خوش خسارت گردد، مدیر مؤسسه که خود مالک آن است متضرر و مورد اعتراض دیگران واقع می شود. اما در واحدهای اقتصادی بزرگ که سهام داران متعدد هستند و مدیران آنها فقط رابطه استخدامی با مؤسسه دارند، در نفع و زیان آن شریک نیستند. در این حالت مدیران در مقابل صاحبان سهام نقش امین را دارند و اموال اشخاص به عنوان امانت نزد آنهاست. لذا وظیفه دارند در حد متعارف در حفظ آن اموال کوشش و مراقبت کنند. بنابر این خودداری از تحصیل پوشش بیمه ای که موجب زیان صاحبان سهام شود، کوتاهی و غفلت در امانت است از این رو مدیر مؤسسه حق ندارد از تحصیل بیمه آن هم بیمه به صورت کامل و کافی خودداری کند.
حق بیمه: می دانیم که نرخ حق بیمه برای پوشش های عادی مؤسسات تولیدی برحسب خطرهای مورد پوشش و نوع تولید و اهمیت مواد اولیه و وسایل و ماشین آلات تولید متفاوت است. ولی در هر صورت نرخ بیمه توقف تولید ضریبی از نرخ اصلی بیمه می باشد. این ضریب معمولا بین ۱۰۰ تا ۱5۰ درصد حق بیمه اصلی است. در صورتی که ماشین آلات تولید از انواع پیشرفته باشند و تهیه و نصب آنها مستلزم زمانی طولانی باشد، نرخ حق بیمه بیشتر است. هم چنین اگر خط تولید دارای مراحل مختلف باشد، به طوری که از کار افتادن یک دستگاه موجب تعطیل شدن کار دستگاه های دیگر شود، نرخ حق بیمه سنگین تر خواهد بود. در کارگاه های کوچک و یا کارخانه هایی که دارای خط تولید موازی باشند (مثل ریسندگی) به طوری که با تعطیل بخشی از کارخانه بخش های دیگر به کار خود ادامه دهند، نرخ مناسب تری معین می شود. به هر حال حق بیمه متناسب است با ارزیابی مدت زمانی که صرف تعمیر و یا خرید و نصب دستگاه های از کارافتاده می شود. در مواردی تهیه یک دستگاه مستلزم سفارش ساخت به کارخانه سازنده در یک کشور خارجی است که در این صورت تهیه و حمل آن تشریفات طولانی دارد.
مدت پوشش: در هر قرارداد بیمه، حداکثر مدت توقف تولید که جبران زیان آن به عهده بیمه گر است، معین می شود. در مواردی مدت معمول برای نصب در راه اندازی مجدد دستگاه ها و تجدید فعالیت تولید بیش از یک سال زمان می برد. در موارد دیگر به لحاظ سادگی وسایل تولید، راه اندازی مجدد از چند ماه تجاوز نمی کند. به هر حال در قرارداد، حداکثر این مدت مشخص می شود که معمولا یک سال است. در موارد استثنایی ممکن است به دو سال نیز برسد. غالبا از کارافتادگی های جزیی دستگاهها که موجب توقف یک یا دو هفته در تولید شود، مشمول تعهد بیمه گر نمی شود، به عبارت دیگر معمولا یک فرانشيز ۷ یا 14 روزه برای توقف تولید منظور می گردد. بدیهی است بیمه گذار می بایستی در راه اندازی مجدد تولید حداکثر کوشش متعارف را به عمل بیاورد.
زیان توقف تولید: توقف تولید موجب کاهش میزان تولید نسبت به کار کرد سال قبل یا نسبت به برنامه های تنظیم شده برای سال جاری می گردد. در هر مؤسسه تولیدی سود حاصل از فعالیت عبارت است از : مبلغ کل فروش منهای هزینه های متغیر (مواد اولیه) و هزینه های ثابت (حقوق و دستمزد و مصارف ثابت دیگر). مثلا اگر رقم فروش ۱۰۰ میلیون و هزینه های متغير ۷۰ میلیون و هزینه های ثابت ۲۰ میلیون باشد، سود تولید رقم ۱۰ میلیون خواهد بود (۱۰+= ۲۰-100-70). حال اگر در اثر یک حادثه برای بیمه شده، رقم کل فروش به 60 میلیون تقلیل یابد، گرچه هزینه متغیر بیش از ۲ میلیون نخواهد بود ولی هزینه ثابت در همان حد ۲۰ میلیون باقی می ماند و لذا نتیجه فعالیت سالانه برای بیمه گذار ۲ میلیون ریال خواهد بود، یعنی (۲- =20-42-60).بنابر این تعهد بیمه گر پرداخت ۱۲ میلیون خسارت است که هم هزینه های ثابت بیمه گذار را تأمین می کند و هم سودی را که در صورت عدم وقوع حادثه به دست می آورد.
به هر حال تنظیم یک قرارداد بیمه توقف تولید، مستلزم داشتن اطلاعات دقیق از وضع حساب های بیمه گذار است و در صورتی می توان چنین بیمه نامه ای را تنظیم کرد که بیمه گذار جزئیات اطلاعات مالی مورد نیاز را در اختیار بیمه گر بگذارد.